✨﷽✨
?آبروی واقعی در دین چیست؟
?آبرو بر دو نوع است:
1?آبروی بشر نزد خدا،
2?آبروی بشر در نزد بشر.
✍آبروی بشر در نزد خدا در صورت گناه، میریزد و در این حالت است که اعتبار مخلوق در نزد خالق کم میشود و دعای او سخت مستجاب شده و رزق و روزی او کم میشود. که این گناه در صورت اجازه خدا مبنی بر آشکار شدنش در نزد مخلوق، باعث آبروریزی در نزد مخلوق هم میشود.
?مثال⇦ کسی رابطه نامشروعی دارد این گناه باعث آبروریزی او نزد خدا میشود و اگر خدا این گناه او را علنی کند، باعث مفتضح و رسوایی آن فرد در بین خلق میشود. اما بسیاری از ما آبرو را از دایره گناه خارج کردهایم و آن را مربوط به عرف و چیزهای بیارزش میدانیم.
?مثال⇦ مردی به علت ناتوانی مالی احساس میکند، اگر برای پسرش در تالار عروسی نگیرد، آبروی او خواهد رفت. درحالیکه این موضوع اصلا ربطی به آبرو ندارد.
و انسان، محبوبشدن در نزد مردم و پرهیز از حرف و حدیث آنها را آبرو تلقی میکند؛ که هرگز چنین نیست. بلکه باید تبتل از مردم کند (از مردم ببرد و نظر مردم برای او اهمیتی نداشته باشد) و در اجرای فرمان خدا، حرف و حدیث مردم را وقع و ارزشی ننهد. چون این مرد، تعریف و مصداق آبرو را به درستی نمیداند. لذا از کسی قرض میکند و درحالیکه میداند قدرت بازپرداخت قرض را ندارد، برای حفظ آبرو زیر بار بدهی میرود.
در حالی که نمیداند، بزرگترین آبروریزی قرضی است که انسان از پرداخت آن عاجز باشد. معصیتی بزرگتر از این نیست که انسان، با بدهی و دِین٬ از دنیا برود که بزرگترین آبروریزی
? *بسم الله الرحمن الرحيم* ?
? *سلام عليكم احبتي* ?
? *مساكم الله بالخير*
#مرگ_بر_اسرائیل
?انظر كيف أنتهت……..
إﻧﺘﻬﺖ ﻗﺼﺔ ﻓﺮﻋﻮﻥ ( ﺑﺎﻟﻤﺎء )?
ﺇﻧﺘﻬﺖ ﻗﺼﺔ ﺍﻟﻨﻤﺮﻭﺩ ( ﺑﺒﻌﻮﺿﺔ )?
إﻧﺘﻬﺖ ﻗﺼﺔ ﻗﺎﺭﻭﻥ ( ﺑﺨﺴﻒ )⚡
إﻧﺘﻬﺖ ﻗﺼﺔ أﺑﺮﻫﺔ ( ﺑﺤﺠﺎﺭﺓ )?
ﺇﻧﺘﻬﺖ ﻗﺼﺔ ﺍلأﺣﺰﺍﺏ ( ﺑرﻳﺎﺡ )?️
إﻧﺘﻬﺖ ﻗﺼﺔ أﺗﺎﺗﻮﺭﻙ ( ﺑﺎﻟﻨﻤﻞ اﻷﺣﻤﺮ )?
إﻧﺘﻬﺖ ﻗﺼﺔ ﻫﺘﻠﺮ ( ﺑﺎلإﻧﺘﺤﺎﺭ ) ??️⚔️
✨ينهي الله ﻗﺼﺺ ﺍﻟﺒﺎﻃﻞ ﺑﺄﺑﺴﻂ ﺍلأﺷﻴﺎﺀ …..
?ﻓﻼ تُشغل نفسك ﻛﻴﻒ سينتهي ﺍﻟﺒﺎﻃﻞ ﻷﻧﻪ ﺯﺍﺋﻞ ﻻ ﻣﺤﺎﻟﺔ……..
?ﻭﻟﻜﻦ إشغل نفسك ﻛﻴﻒ ﺗﺪﺍﻓﻊ ﻋﻦ ﺍﻟﺤﻖ ﻷﻧﻪ ﺑﺎﻕٍ ﺭﻏﻢ أنف ﺍﻟﻈﺎﻟﻤﻴﻦ *#القدس_لنا*
…………….?………….
*به نام خداوند بخشنده*
?? *سلام بر شما عزیزان*??
*شب بخیر* ?
داستان فرعون به پایان رسید (با آب) ?
داستان نمرود به پایان رسید (با یک پشه) ?
داستان قارون به پایان رسید (با ريزش)⚡
داستان ابرهه به پایان رسید (با سنگ) ?
داستان أحزاب ها به پایان رسید (باد)?️
داستان آتاتورک به پایان رسید (با مورچه های قرمز)?
داستان هیتلر به پایان رسید (با خودکشی) ?
✨خداوند داستان های باطل را با ساده ترین چیزها به پایان می رساند.
?
نگران نباشید که باطل چگونه پایان می یابد،زیرا ناگزیر زودگذر است.
?اما خودت را مشغول کن که چگونه از حق دفاع ( *#القدس_لنا* ) کنی، زیرا با وجود دماغ ظالمان حق می ماند….✌?
….??سنصلی فِی القدس.??……..
✨
✍?#بانوی_زینبی
الحوزة العلمية فاطمه الزهراء عليها السلام. اهواز
…?الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم? …
حضرت زینب {سلام الله علیها}
زن ها و کودکان را یکی یکی
سوار محمل ها و مرکب ها کرد
همه سوار شدند نوبت به خودش رسید.
عقیله بنی هاشم
حالا میخواهد سوار مَحمِل شود
یکی باید رکاب بگیرد.
یکی باید شانه هایش را
تکیه گاه دستان زینب کند.
مَحرمی باید جلو بیاید.
سر چرخاند سمت نیزه ها؛
مَحرَم هایش
همه سرهایشان بالای نیزه ها بود!
ـــــــــــــــــــــــ ?✨ـــــــــــــــــــ
لاأدری
✨﷽✨
?هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام…
✍از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام… امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و …) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم…
?برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
یه سوال
مگه امام حسین (ع) در گودال به شهادت نرسیدن،پس باید محل دفن حضرت هم همون گودال باشه.اونایی که رفتن کربلا میدونن بین محل گودال و ضریح مطهرفاصله هست.چرا؟
تو کربلا یه عده اومدن گفتند نه،براین پیکر باید اسب تاخته شه.
این “باید"رو کی تعیین کرده بود؟(نقش یهود در حادثه کربلا)
تو گودال نمیشد اسب تاخت.پیکر مطهر رو از گودال بیرون کشیدند بردند یه محل صاف و هموار و ده اسب که بهشون نعل زده بودندبراین پیکر تاختند…
واین چهل نعل اسب به عنوان تبرک از پای اسبهاجدا میشه.
بعدها که در دوره قاعونی بغدادمیشه مرکز یهودیان، نواده های همین اشقیا این نعل اسبها رو با افتخار درخونه هاشون میزدند که ما از هموناییم
اینا بعدها کوچ کردند به شبه جزیره ایبری در اسپانیا و همین سنت رو هم باخودشون بردندو نعل اسب رو کردند نمادخوش شانسی…
حالا یه عده از مردم خودمونم نا اگاهانه نعل اسب رو به عنوان نماد خوش شانسی استفاده میکنند
?ایت الله جوادی آملی
تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلاست.به این جهت که این اسبها نعوذ بالله بر آدمهای خارج از دین تاختند پس با ارزش میباشند.چنانچه برخی فرق اسلامی دهه اول ماه محرم را جشن میگیرند و متاسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به میان مردم ما هم رواج یافته.
ابو ریحان بیرونی:
ستم هایی که بر حسین بن علی کردنددر هیچ ملتی با بدترین افراد نکردند.
او را با شمشیر ونیزه و سنگ باران از پای در اوردند سپس اسب بر بدنش تاختند…
بعضی از این اسبها به مصر رسید.بعضی مردم این نعل اسبها را کندند و برای تبرک بر در خانه های خود نصب کردندواین عمل در میان مردم مصر سنتی شد که بعد از ان هر کسی بالای در خانه خود نعل اسب نصب میکرد…
در تاریخ آمده : یزید (علیه لعنه) در عصر عاشورا بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع)و یارانش دستور داد اسب ها ( که نعل تازه شده بودند) را بر بدن شهدای کربلا تازاندند .
یزیدیان این روز را روز برکت و پیروزی نام نهادند که در زیارت عاشورا هم به آن اشاره می شود (…یوم تبرکت به بنوامیه و ….)و برای افتخار بر این پیروزی (قتل خاندان مطهر پیامبر )و رواج تفکر شیطانی خودنعل اسبهای خود را کندند و در سراسر شهر ها و کشورها گرداندند…شهر به شهر و کشور به کشور به نشانه ی پیروزی .
در شامات در عراق در قسطنطنیه در روم در ایران و در سراسر جهان مدرن 1400 سال قبل…
و این شد سبب آنکه در سرتاسر جهان از 1400 سال پیش تاکنون نعل اسب را نشانه ی برکت و شانس و پیروزی می دانند
اين خرافه به اروپا هم رسيد شايد این اعتقاد از اسپانیا به اروپا رسیده (اندلس قدیم)به اندلسی ها هم از امویان این اعتقادرسیدهامویان به عنوان تبرک نعل اسب نگه میداشتن اما اروپایی ها چون معنی تبرک رونمی دونستن میگفتن شانس میاره
حالا امویان این اعتقادو از کجا آورده بودن ؟
تو عاشورا بعداین که 10 تا اسب روی پیکر امام حسین (ع) تاختتند 40 تا نعل اسب ها رو به عنوان تبرک در آوردن و بین خودشون تقسیم کردند این نعل ها رو از خونه هاشون آویزون می کردنو بعد از مدتی به عنوان یک شی با ارزش به هم می فروختند ، تا اینکه تقلبی این نعلها هم اومد و کم کم آویزون بودن یه نعل تو خونه ها یه رسم شد..